بازگشت
نبايد با زنده گي در قفس های طلايي غرب ،وطن را فراموش کرد
صالحه رشیدی صالحه رشیدی

رفقأی عزیز إ

از روزیکه به اروپا آمده ام از وطن ومردم دور شدم ولی از درد های مردم فاصله نگرفتم .وجدانا" باید عتراف کرد در جوامع پیشرفته ترقی وپیشرفت ، تکامل تخنیک وتکنالوژی همه وهمه چشمگیر وقابل توجه است سهولت های برای بهتر زیستن ومساله عمده واساسی تعلیم وتربیه که یک رکن اساس جامعه بشری محسوب میشود در رابطه به آن توجه جدي صورت گرفته لهذا فیصدی افراد بی تحصیل وبی مسلک کمتر است . قصر ها ،بلند منزل ،فابریکه ها ،آسایشگاه ها ،پارک های بازی برای اطفال ،تفر یگاه ها وبالاتر از همه رعایت قانون ومقررات به زندگئ روزانه شان نظم وآسایش را بوجود آورده با مسوولیت وخیال آرام وزندگئ راحت را سپری میکنند

شادابی وطراوت در وجود هر فرد شان دیده میشود وحق خود را هر فرد با زبان باز  از دولت مطالبه میکنند هیچ نوع خطروتهدید مادی ومعنوی را احساس نمیکنند  گذشته از مسایل کلتوري ،فرهنگي ،اقتصادي وسیاسی آن .  یکبار با نفرت میکنم  از نظام وسیستم که انار شیزم به اوج رسیده وارزش انسان به هیچ گرفته شده .  

فرزندان راستین وصدیق افغانستان سالها رزمیدن وجان های شرین شان را فدای منافع مردم  بنام حزب و وطن خدمت کردند .  هیچگونه امتیازومعنفت برای خود قایل نبودند آرامش خودرا در وجود و منافع مردم می دیدند اصلا" در فکر اندوختن مال دارائئ برای فردا نبودند  وهزاران فرزند این وطن بخاطر دفاع ازمنافع مردم تا امروز اجساد شان بدست  نیامده وخانواده ها در انتظار اند . با غرور وحس وطنپرستی که در مکتب حزب آموخته بودند در برابر وظایف سپرده شده تغافل نکرده اند مگر با تاسف امروز از طریق رسانه آن القاب که شایسته انسان وانسانیت نیست برای شان  داده میشود .

عملا" امروز ریس جمهور وتمام دستگاه های دولتی از طرف باند مافیای جهانی کنترول واداره میشود.

بخاطر وطن که سالها رزمیدیم  حال میگریم چگونه دستخوش بازی های سیاسی اجیر شده گان قرار گرفت نظام وسیستم  انسانی را که آینده خوبی از آن متصور بود با د فنا سپردند وهمه را بخاک وخون کشاندند ومسوولیت این همه تباهی را که روزانه هزاران انسان بیگناه بخاک وخون یکسان میشوند بدوش نمیگیرند.

 امنیت ، آرامی وشرایط کار را آماده ساختن حق طبعیی اتباع یک کشور است دولت مسوولیت دارد تازمینه آنرا مساعد سازد مگر با هزاران تاسف که هموطنان مابی بهره از کوچکترین امتیاز انسانی اند .فقر وبدبختی به اوج رسیده فساد اداري شامل سیستم شده چور وچپاول  غصب دارائئ عامه به

شکل عادت از یکی به دیگر انتقال میشود و به ضم خود برایش روایت شریعی میکشند کشور در مرض مزمن تعصب وبدبینی قومی ،لسانی ، منطقوی وسایر امراض تباه کننده  دست و پا میرند .

این بار غم را وطنپرستان وخا صتا " اعضای حزب دموکراتیک خلق ( حزب وطن ) بدوش میکشند واحساس میکنند که وطن در چه حالت قرار دارد .دل تنگ شدم من هم منحیث یک عضو حزب این بار غم را به تنهای در اروپا تحمل کرده نتوانستم وقصر ها وخانه های شان به سینه من نشسته وطن ما به عقب رفته به چند تعمیر بلند که از خون مردم ساخته شده خوش نشویم از لحاظ کلتوری و فر هنگی بسیار عقب رفته ایم

وبدتر از همه که لانه تروریزم شده .

 رفقاء عزیز إ

همه کور و کر اند از انواع جنایایت که درجهان وجود داشت برابرمردم ما دریغ نکردند مگر بار آنرا بدوش اعضای حزب می نهند حادثه پی حادثه ها نماینگر عدم کفایت ریاست دولت وتمام امور امنیتی شان است باز برف بام خود بالای دیگران می اندازند میگویند :( که شوروی سابق با ائتلاف نا مقدس زمینه را برای بی دینی وفروش وطن مساعد ساختند )چقدر درد آور است که ما پاک زیستیم وسوختیم وهنوز هم در برابر وطن خوداحساس مسوولیت داریم وخدمت به وطن را وجیبه انسانی خود میدانیم این درس را در مکتب مقدس حزب آموختیم وافتخار به همه اعضای حزب .


October 5th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
گزیده مقالات